دو ماهگی و واکسن پسرم.............
سلام قند عسلم روزا چقد زود میگذره .............چه زود دوماهت شد عزیزم............ 3آذر که دوماهت کامل شد باید میرفتیم بهداشت و واکسنت رو میزدیم .....منو بابایی از یه هفته قبلش برای این روز تب کرده بودیم.............خیلی سخت بود...........استرس عجیبی داشتیم. بالاخره 3 آذر شد ومن و بابایی همراه مادر جون بردیمت مرکز بهداشت ........بابایی که اصلا جرات نداشت داخل بیاد من و مادر جون رفتیم داخل تا نوبتمون شد بعد روی تخت خوابوندیمت با اولین آمپول جیغت هوا رفت و من در حالی که اشک میریختم صورتمو به صورتت چسبونده بودمو دلداریت میدادم بلکه ساکت شی . آروم شدی...........البته قبل از اینکه بریم بهت مسکن داده بودم.از بعد واکسن هم 4ساعت یه...
نویسنده :
مامان
15:12